برای موفقیت در امر فروش چه چیزی را از همه مهمتر می دانید؟ تحصیلات؟ تجربه؟ شناخت محصول؟
تنوع محصول؟ لباس فرم؟ کدام مهترین عامل فروش موفق است؟
شاید از دید برخی از شما شهرت شرکت، قیمت محصول بازاریابی، مدت زمان رساندن محصول به مشتری و ... مهمترین عامل فروش موفق باشد.
این قبیل موضوعات که امروزه سرلوحه فروش و بازاریابی در شرکت های مختلف قرار گفته است.
مهم ترین مزیت رقابت برای حرفه ای های امورزی در این فهرست وجود ندارد، اینها فقط بلیط هایی هستند که شما فقط برای ورود به بازی می خرید.
مردم به سراغ شما می آیند و از شما خرید می کنند و این بستگی به مهارت های شما دارد تا کاری کنید که بقیه مردم از شما خوششان بیاید، به شما اعتماد کنند و جذب شما شوند.
در این مقاله خواهید دانست آنچه در کسب و کار بیشتر از همه اهمیت دارد در واداشتن دیگران به دوست داشتن شما و اعتماد کردن به شما و باور داشتن به اینکه شما خوب عمل می کنید.
تصور اکثر مردم از موفقیت در فروش در چهارچوب خاص طی قواعد مشخص شده ای قرار می گیرد، آنگونه که اساتید در این زمینه آموزش می دهند حاکی از پیچیدگی در این مسیر می باشد، که دلیل این پیچیدگی و احساس برتری داشتن از سه گرایش عمده است:
فناوری، ارتباطات و متخصص بودن.
اکثر شرکت ها ناخودآگاه به سمت و سوی فناوری کشیده شده و از قاعده ای که ما میخواهیم در سود آن بحث کنیم دور می باشند.
تیم سندرز نویسنده کتاب عامل دوست داشتنی بودن می گوید: هر قدر بیشتر دوست داشتنی باشید این احتمال افزایش پیدا می کند که شادتر و سالمتر باشید و با داشتن دوستان، بیشتر به موقیت دست پیدا کنید.
عامل دوست داشتنی بودن را چطور می توان در تجارت به کار برد تا مشتریان را به دست آورد و آنان را پایبند کرد؟
بیایید بار دیگر به معنی کلی فروش نگاهی بیاندازیم. فروش کاملا ساده است: مشکل مشتری خود را حل کنید تا آنان راه حل (حتی کالایی که مشکلشان را حل می کند) را بخرند.
تناقض فناوری در این است که موانعی را که مدت ها باعث می شدند ارتباطات کند و پرهزینه و با زحمت انجام شوند، برداشته است ولی موانعی را ایجاد کرده که مانع از تعاملات بین فردی هستند.
آینده برای چه کسانی است؟
همه ما سعی می کنیم تا می توانیم به اطلاعات دست یابیم. دست یافتن به فناوری های جدید و آموزش های مختلف. اما در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
افرادی که توانایی همدلی کردن دارند و با دیگران تعامل داشته باشند در دهه های آینده از موفقیت های اقتصادی و رقابتی برخوردار خواهند بود و این همان ارزش اصلی تمایل انسانی برای موفقیت در زندگی و کسب و کار است.
بدانید که توانایی شما برای اینکه کار می کنید تا دیگران شما را دوست داشته باشند، به شما عتماد کنند و حرف شما را بخرند برای آینده شما از همه چیز مهتر است.
اما قواعد بازی فروش چیست؟ در این چند دهه مساله فروش بقدری حساس و مهم که راه حل های مختلفی برای این امر بوجود آمده است از توزیع مویرگی و شبکه ای تا فروش های تلویزیونی و اینترنتی. به هر حال چند قاعده مهم را به شما خواهیم گفت:
دوستان از دوستان می خرند؟ و دیگر موهومات!!!
در اینجا می پردازیم به چند عقیده و کلیشه که درباره روابط وجود دارند و اغراق آمیز هستند و اکثر مربیان و مدیران فروش و سخنرانان و نویسندگان عاشق این هستند که از این گفته ها استفاده کنند، زیرا ظاهر جذابی دارند و به عنوان یک حقیقت مورد پذیرش عام واقع شده اند.
چیزی که برخی از مربیان فروش می گویند: شما مجبروید بروید بیرون و دوستان بیشتری پیدا کنید. خوب باید به شما بگوییم پیدا کردن دوستان تازه آسان نیست.
این کار کارایی ندارد و بی تعارف به شما بگویم شما فقط می توانید تعداد محدودی دوست را در زندگی خود اداره کنید، هر چند، درست که دوستان شما می توانند به شما کمک کنند چیزی را که می خواهید به دست آورید. تعداد زیادی از افرادی که به کسب و کار با آنان سر و کار دارید این کار را نخواهند کرد و هیچوقت دوست شما نخواهند بود اگر می خواهید در تجارت موفق باشید باید آدم هایی پیدا کنید که برای خرید از شما دوست شما نیستند.
مردم از کسانی می خرند که دوستشان دارند
متاسفانه خیلی از آدم ها برای پیشبرد کارهای خود به جذابیت و کاریزما و استعداد و سخنوری اتکا دارند، شما به طور قطع این آدم ها را می شناسید، بعضی از این افراد مجذوب این اعمال می شوند اما اکثرشان خریدار نیستند. در نهایت این ماموریت فروش شهره در این می شوند که فقط حرف می زنند بی آنکه عمل کنند.
اگر می خواهید مردم از شما بخرند، دوست داشتنی بودن لازم است اما کافی نیست. اینجا ما درباره فروختن و متقاعد کردن صحبت نخواهیم کرد بلکه موضوع صحبت ما ارتباط برقرار کردن و مسئله حل کردن است.
یک حقیقت: مردم از افرادی که خوششان نمی آید نمی خرند.
مشتریان محصولات و خدمات شما را می خرند و برای خرید بیشتر بر می گردند زیرا آنان از کارمندان شما خوششان می آید. آنان به دنبال ماموران فروش و خدماتی هستند که به آنان احساس آرامش عاطفی می دهند که برای یک بار خریدن به قدر کافی احساساتی شده اند.
مجبورید خودتان را بفروشید
اکثر ما یک بار بیشتر در کار خود از زبان یک مدیر یا مربی فروش شنیده ایم که بگوید
«مجبورید خودتان را بفروشید»
«پسر اگر این شغل را می خواهی مجبوری خودت را بفروشی»
«اگر بخواهی دیگران از تو خوششان بیاید مجبور خواهی بود خودت را بفروشی»
جفری گیتو کارشناس ارشد فروش و نویسنده می گوید: «مردم عاشق خرید کردن هستند اما نفرت دارند که چیزی به آنان فروخته شود.»
در واقع بیشتر آدم ها ترجیح می دهند طبق شرایط خودشان خرید کنند.
هر چه سخت تر تلاش کنید تا خود را به آنان بقبولانید بیشتر آنان را فراری می دهید. شما نمی توانید خود را بفروشید بلکه می توانید کاری کنید که دیگران طبق شرایط خودشان شما را بخرند. مردم بنا به دلایل خودشان شما را می خرند نه به دلایل خودتان، وقتی آنان تصمیم می گیرند بنا به دلایل خودشان حرف شما ره بخرند ارتباطی نیرومند و رابطه ای عمیق به وجود می آید که باعث می شود تقریبا همه چیز ممکن باشد.